رحمان 1400

ساخت وبلاگ

 

 

نگاهی به فیلم رحمان, 1400

ساخته منوچهر هادی

پرداختن به موضوعاتی نظیر فقر و ثروت در قالب یک فیلم کمدی از نوع رحمان, 1400 می تواند به سادگی مهر تاریخ مصرف را بر آن بزند. فیلمی که قرار است رخدادهای یک جامعه بی بند بار اقتصادی را بدون هیچ رمز و کنایه ای هنری به تصویر بکشد؛ به کاریکاتوری مضحک تبدیل می شود که قصدش صرفا خنداندن است.معضلاتی نظیر موسسات مالی جاسپین ( کاسپین) و یا فساد مالی ؛ پولشویی و ثروت های آن چنانی ؛ به دلیل ضعف در فیلم نامه خوب شکل نمی گیرند. فیلم در این مسیر  بدون آنکه به رویکردی جدی تبدیل شود راه ابتذال را تا آنجا پیش می برد که "شراره " کارکرد اپلیکشین 727 را بدون کم و کاست برای همسرش "رحمان, " توضیح می دهد. و یا در آن خانه درندشت چند دقیقه ای باید رقص هنرمندانه هلی کوپتری مهمانها را ببینیم .درست است که فروش حدود 5 میلیاردی تا زمان فعلی توانسته است به ظاهر این وزنه را به سمت فروش پیش ببرد. اما از طرفی نگاه جدی به سینمای کمدی این سوال را مطرح می کند ؛ که چه تغییری پس از دیدن آن برای مخاطب اتفاق می افتد؟ یا بهتر است فیلم را از این زاویه نگاه کرد که ماهیت فیلمی که ( در هر ژانر) تماشاگر آن را فراموش نمی کند چیست؟ مهم خنده و گریه در سینما نیست.اگرچه با مراجعه به فروش آثار کمدی می توان نیاز کلی جامعه ماتم زده فعلی را به خنده و طنز پیش بینی کرد. بر همین اساس خط کلی رحمان, 1400 شکل می گیرد و روایت آن پیش می رود:

رحمان, ؛ آبدارچی یک شرکت تجاری متعلق به حاج آقای جالوسی است . او مبتلا به سرطان است و طبق گفته پزشکش تا سه ماه دیگر حتما می میرد. وی با شنیدن این خبر و بیماریش شادمان می شود و با جعبه شیرینی به خانه اش می رود. در ادامه همراه دوستش ( انوش) در تلاش برای یافتن راهی برای گرفتن حقوق پایمال شده خود از شرکت  هستند و ..

واقعیت این است که در همین تعریف یک خطی داستان فیلم تا انتها تناقضی رخ می دهد که از این بابت باید ابتدا سراغ فیلم نامه را گرفت.اینکه رحمان, کیست و چرا در آن رستوران خرابه در میان آن همه مرغ و خروس زندگی می کند؟  پرده اول در هر فیلمی گرچه به آشکار ساختن تناقض و طرح سوال متکیست ؛ اما در بخش های بعدی ضرورت پاسخ دهی به آن نفی نمی شود. به همین دلیل باید پرسید که  رحمان, با این بیماریش (که به شکل شوخی های جنسی در فیلم مطرح می شود) ؛ چه ویژگی خاصی دارد که او را وادار به شادی در برابر مرگ می کند؟ اصلا چه ضرورتی به گنجاندن آن بوده و آیا بسنده کردن به تیپ سازی برای این سوال کفایت می کند؟ از همان دقایق اول که این مسئله مرگ در فیلم آشکار شد ؛ کمی امیدوار بودم که این تقابل در قالب کمدی و یا طنز به سرانجام هنرمندانه ای برسد. راهی که برای رسیدن و آشنا زدایی آن باید شخصیتِ کامل داستان – فیلم ؛ شکل گیرد. هم چنین امیدوار بودم که فیلم ساز با نگاه به فیلم جدایی نادر از سیمین در پایان به یک منطق قابل قبول برسد. اما در فصل انتهایی ملغمه ای آشفته تر ازبخش های میانی فیلم حاکم می شود:

 دستگیری رییس شرکت به جرم کلاه برداری ؛ خریدن دوست رحمان, به مبلغ دویست میلیون توسط آقای جالوسی( با بازی مهران مدیری ) که از این رهگذر قرار است صد میلیون آن به رحمان, برسد؛ باردار شدن همسرش بعد از چهار فرزند ؛ مراجعه پسر صاحب شرکت ( با بازی محمد رضا گلزار) و دعوت از رحمان, برای برگشتن به شرکت و در انتها نوک زدن دوباره خروس به دست رحمان ؛ نگاه مثلا عاشقانه اشکان به دختر رحمان و کوچک شدن بینی اش  ؛  تصاویر لودر و بی خانمانی او و خانواده اش...

...و شاید به همین دلایل؛ بی منطقی پایان و مجهول ماندن شروع فیلم است که بقیه ساختار فیلم؛ وصله پینه ای می شود از حرکات کمیک ؛ و دیالوگهای خنده دار ؛ ترسیم فقر کلیشه ای  به شکل مردی دارای همسر و چهار بچه که اصلا هیچ کارکردی در فیلم ندارند ؛و صحنه افتادن لامبرگینی داخل استخر ؛ هم چنین پرت شدن رحمان داخل سبد بالن که اعتبار فیلم را تا حد اتفاقات فیلم های انیمیشن تام و جری کاهش می دهد.رحمان 1400 با نگاهی کمی سخت گیرانه تر فیلم خوبی نیست. حداقل اگرتوقع ناچیزی از خلاقیت و هنر داشته باشیم. اگر فیلم طنز و کمدی ما را یاد " اجاره نشین ها و لیلی با من است و یا مهمان مامان " نیندازد. ساخته جدید منوچهر هادی در همان قد و قواره" آینه بغل" و شاید کمی بهتر از" من سالوادر نیستم" باشد.اگر چه این توانایی را هم دارد که با بازی سعید آقا خانی و حرکات بهرام افشاری  تماشاگر را بخنداند. در حالیکه بازیهای محمد رضا گلزار و مهران مدیری هیچ کمکی به گرم شدن تنور فیلم نمی کند.

مجید رحمانی فروردین 98

 

بخشش لازم نیست اعدامش کنید؟!...
ما را در سایت بخشش لازم نیست اعدامش کنید؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : majid-film بازدید : 111 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 20:11